علامت هایی که بهترین رابطه زناشویی را برقرار کردهاید
بهترین رابطه زناشویی
عکس بهترین رابطه زناشویی بهترین رابطه زناشویی در دوران عقد بهترین رابطه زناشویی با عکس عکس بهترین زمان رابطه زناشویی بهترین تعداد رابطه زناشویی در هفته بهترین روش های رابطه زناشویی بهترین پوزیشن های رابطه زناشویی در زمان بارداری بهترین رابطه های زناشویی
تقریبا همه دوست دارند رابطهی خود را ارزیابی کنند و عدهای نیز معمولا رابطهی دو نفرهی خود را با روابط دو نفرهی اطراف دور و بر خود مقایسه میکنند. سوالهای رایجی که اغلب در ذهن افراد میچرخد شامل این میشود که آیا رابطهی آنها شاد و سالم است یا نه.یکی از خندهدارترین باورهای اشتباهی که درمورد «عشق واقعی» وجود دارد این است که شما باید نیمهی گمشدهی خود را پیدا کنید؛ یعنی یک نفر در این دنیا وجود دارد که شما را کامل میکند. یک رابطهی خوب رابطهای است که در آن تفاوتهای زیادی که بین دو نفر وجود دارد به درستی هدایت و مدیریت شود؛ در مورد سیاست، غذا، پول، تربیت بچهها و …تقریبا همه دوست دارند رابطهی خود را ارزیابی کنند و عدهای نیز معمولا رابطهی دو نفرهی خود را با روابط دو نفرهی اطراف دور و بر خود مقایسه میکنند. سوالهای رایجی که اغلب در ذهن افراد میچرخد شامل این میشود که آیا رابطهی آنها شاد و سالم است یا نه.البته این موضوع را هر کسی میتواند احساس کند و میزان شادی و رضایت خود را بسنجد، اما گاهی ممکن است با معیارهای اشتباه، تصورات اشتباهی ایجاد شود. هر چند هیچ دستورالعمل واحدی وجود ندارد اما یک سری استانداردها وجود دارد که روابط شاد، تقریبا هر روز آنها را تجربه میکنند. آنهایی که رابطهای سالم و شاداب دارند، ویژگیهای مشترک زیادی دارند.
میتوانید در مورد عقاید و نظراتتان حرف بزنید
روابط شاد، بیشتر حول ِ ارتباط درست میچرخند و وقتی میتوانید در مورد طرز فکرتان به راحتی حرف بزنید یعنی رابطهی بسیار خوبی دارید. در چنین رابطهای شما از اینکه واقعیت را بگویید و نظرتان را اعلام کنید، هراسی ندارید و نگران این نیستید که مبادا طرف مقابلتان را ناراحت کنید و در مقابل، او نیز همین اندازه در بیان نظر خود راحت است. هر دوی شما باید این آزادی را داشته باشید تا آنچه در ذهنتان میگذرد را به زبان بیاورید.
برای خودتان آزادی لازم را دارید
حتی اگر آنقدر عاشق هم هستید که حتی برای مدت کوتاهی هم دلتان برای همدیگر تنگ میشود، اما باز هم فضایی برای خود دارید و میتوانید بدون طرف مقابلتان هر کاری که دوست دارید انجام بدهید.رابطهی سالم و شاد رابطهای است که هر دو طرف زمانهایی کاملا متعلق به خود داشته باشند و گاهی مدتی از هم فاصله بگیرند تا وقتی مجددا پیش هم برمیگردند، هر دو شارژ شده و آمادهی برقراری رابطهی بهتر و محکمتری با هم باشند. یک رابطهی سالم یعنی به همدیگر زمان بدهید تا دلتنگ هم شوید. اگر میتوانید با دوستانتان بیرون بروید بدون اینکه همسرتان هر پنج دقیقه به شما پیام بدهد که کجا هستید و چه میکنید و کِی برمیگردید، پس رابطهی خوبی دارید.
رابطهتان را همانطوری که هست دوست دارید
نشانهی یک رابطهی ناشاد و ناگوار این است که ناراضی باشید و آرزو کنید کاش زودتر همه چیز تغییر کند و جور دیگری شود. وقتی رابطهی شما شاد و سالم باشد، آن را همانگونه که هست دوست خواهید داشت، نه اینکه انتظار بکشید تغییر و تحولی روی بدهد تا راضی شوید. شما پذیرفتهاید چه کسی هستید و همسرتان نیز شما را همانطوری که هستید پذیرفته و توقع ندارد بخشی از شخصیت خود را تغییر دهید تا با او جور شوید و شما هم این انتظار را از او ندارید.
با هم تصمیم میگیرید
در یک رابطهی خوب، دو طرف با همدیگر تصمیم میگیرند. یعنی شما در این وضعیت قرار نخواهید گرفت که مثلا همسرتان تمام تصمیمهای بزرگ زندگی را برای هر دوی شما به تنهایی بگیرد، مثلا کجا زندگی کنید، خانهتان را چطور تغییر دهید یا هر چیزی شبیه این. اگر رابطهی شما خوب و مناسب باشد، باید تصمیمهای بزرگ و کوچک را با هم بگیرید و همدیگر را در جریان افکار و ایدههای خود بگذارید.
رابطهی متعادلی دارید
روابط نامتعادل میتوانند استرس و فشار زیادی روی یکی از طرفین وارد کنند. در رابطهای که یک طرف تمام کارهای خانه را انجام میدهد در حالیکه آن دیگری فقط مسئولیت پول درآوردن را دارد، رابطهای آشفته خواهد بود. روابط زمانی شادتر و سالمتر هستند که تعادل وجود داشته باشد، که گاهی به معنی دست از چیزی کشیدن و با هم مدارا کردن است.
به همدیگر اطمینان دارید
اگر بیاعتمادی بین دو نفر وجود داشته باشد آن رابطه دوامی نخواهد داشت. اگر بتوانید به شریک زندگیتان اعتماد کنید و همه چیز را به او بگویید و او هم همینطور باشد، رابطهای بسیار خوشایند و لذت بخش خواهید داشت. همچنین میتوانید به او اعتماد داشته باشید که کاری نمیکند که باعث رنجش شما شود. اعتماد نتیجهای از احترام است و وقتی شما و طرف مقابلتان به همدیگر احترام میگذارید و اطمینان دارید، رابطهتان هم شاد و رضایت بخش خواهد بود.
صمیمیت روابط فیزیکی شما برقرار است
رابطههای سالم، میزانی از صمیمیت و نزدیکی را دارند که رابطههای ناشاد ندارند. از زمانی که ما متولد میشویم، لمس شدن را دوست داریم. تماس فیزیکی با احساس امنیت، اطمینان و دلگرمی مرتبط است و آنهایی که محبت فیزیکی بیشتری دریافت میکنند، احساس مثبتتری نسبت به رابطهی خود با همسرشان دارند. وقتی سالها از شروع رابطهای میگذرد، ممکن است تماس فیزیکی کمرنگ و کمرنگتر شود، اما اگر میبینید شما و همسرتان همچنان با هم صمیمی هستید و از بودن با هم و تماس فیزیکیتان مثل روز اول لذت میبرید، پس به شما تبریک میگوییم! رابطهی شما محکم و شاد است.رابطههای سالم و شاد، همگی ویژگیها و خصوصیات کلیدی دارند که رابطههای ناشاد ندارند. همهی روابط یکسان نیستند و با مقایسه کردن رابطهی خود با روابط دور و بریهایتان، چیزی نصیبتان نخواهد شد. اما سنجش رابطهتان بر اساس یک رابطهی سالم و شاد میتواند به شما کمک کند تا مطمئن شوید به همهی نیازهای عاطفی، عقلانی و فیزیکیتان دست پیدا میکنید.
با شوهر یخ و بیاحساس چه کنیم؟
تصور کنید: با همسرتان برای پیاده روی میروید تا حال و هوایی عوض کنید و بعد از یک ساعت به خانه برمیگردید بدون اینکه کلمهای بین شما رد و بدل شده باشد. ناامید کننده و کسالت بار است، نه؟ حتما پیش خودتان قسم میخورید که دیگر هرگز با او بیرون نروید.اگر این احساسی است که اغلب نسبت به همسرتان دارید پس میتواند علامت این باشد که او از دسته آدمهایی است که اهل ابراز احساسات و هیجانات نیست. این تیپ افراد آدمهایی کاملا طبیعی هستند که نمیتوانند عمیقترین احساسات خود را به کسی بروز دهند و به ندرت به موضوعات عشقی علاقه نشان میدهند یا احساس خود را با کسی در میان میگذارند. آنها ممکن است نیاز به توجه داشته باشند اما هرگز نمیتوانند پیوند عاطفی درست و حسابی با کسی برقرار کنند.شناختن و درک اینجور آدمها هم کار سختی است و علتش هم این است که در ظاهر با محبت و با ملاحظه به نظر میرسند اما وقتی پای به اشتراک گذاشتن احساسات و عمق هیجانات میشود، کاملا سرد و بیاحساسند.
این اتفاقی زمانی میافتد که فرد به دلیل خاصی از بروز احساساتش جلوگیری میکند. مثلا افرادی که بینهایت خودخواهند و میخواهند به موقعیت خاصی دست پیدا کنند ممکن است تا زمانی که به رویاها و خواستههای خود نرسند نتوانند احساس واقعی خود را بروز دهند. کسانی هم هستند که در پی یک طلاق یا شکست عشقی یا یک رابطهی بد و ناخوشایند، ترسهای روحی و هیجانی دارند. برای این اشخاص، سازش و عاطفه نشان دادن به یک نفر دیگر و داشتن رابطهای معقول و خوشایند بینهایت دشوار است. و همهی اینها باعث میشود اگر بهانه یا دلیل سرد بودنشان مزمن و پیچیده شود، کسی نتواند ذرهای در قلبشان رخنه کند.اگر احساس میکنید چیزی در رابطهتان کم دارید ممکن است علتش نداشتن ارتباط عاطفی از طرف مقابل باشد. راههایی برای تشخیص همسر سرد و نفوذ ناپذیر از جهت عاطفی وجود دارد:
ترجیح میدهد همه کارها را به تنهایی انجام دهد
اگر همسر شما هرگز شما را در سفرها و برنامهها و سایر فعالیتهایش شرکت نمیدهد پس این احتمال بسیار زیاد است که آدم سرسختی از جهت عاطفی باشد. چنین افرادی همیشه دوست دارند فاصلهی خود را با دیگران حفظ کنند و برای شناخت و نزدیک شدن به طرف مقابل هیچ کوششی نمیکنند. تنها بودن و به تنهایی انجام دادن کارها آنها را از درگیریهای عاطفی مصون نگه میدارد و این همان چیزی است که به دنبالش هستند و به آنها آرامش میدهد.
هیچ احساسی از خود بروز نمیدهند
این یک پندار نادرست بین خانمهاست که مردها احساس ندارند، اما اینطور نیست. مردها احساسات خود را پنهان میکنند اما نه همیشه و نه تماما! ولی اگر شوهر شما تحت هیچ شرایطی احساسی بروز نمیدهد یا هرازگاه به شما ابراز علاقه و عشق نمیکند یعنی ارتباط او با شما احساسی و هیجانی و عشقی نیست. طرز رفتار و واکنشهای یک مرد، چیزهای زیادی از قلبش بروز میدهد.
حرفها و رفتارهایش با هم جور نیستند
وقتی همسرتان یک چیزی میگوید و خلاف آن عمل میکند، حسی از ناامنی و بیاعتمادی در شما بوجود میآورد. او ممکن است قولهای آنچنانی به شما بدهد و تضمین کند که شما را در عشق خود غرق خواهد کرد و شما را امیدوار کند که رابطهای کاملا سالم و عاطفی درانتظارتان است، اما وقتی زمان عمل کردن میرسد به هیچکدامشان عمل نمیکند. پس اگر با رفتارهای سرد و بیتوجهیهای او روبرو شدید تعجب نکنید.
مبهم و ناسازگار است
در اوایل رابطهتان او گرم و عاشق است و به شما توجه زیادی میکند و کاملا با ملاحظه با شما رفتار میکند اما چند ماه بعد، تمام این سناریوها تغییر میکنند. مثلا ممکن است او فقط به جنبهی جسمی و جنسی رابطه با شما علاقه نشان دهد و در سایر زمینهها از شما فاصله بگیرد و هیچ ابراز علاقهای از او نبینید. یا شاید دقیقا برعکس عمل کند؛ در حرف و کلام بسیار عاشقانه و رمانتیک باشد اما به تماس فیزیکی و جنسی با شما تمایلی نشان ندهد. چنین مردهایی اصلا مناسب روابط بلند مدت نیستند و فقط احساس ناامنی و استرس به شما میدهند و هیچ نوع پیوند عاطفی و قلبی با شما ندارند.
مثل یک نامادری به شما رفتار میکنند
در مَثل وقتی که میخواهند نامهربانی کسی را بیان کنند میگویند مثل نامادریها رفتار میکند. اگر شوهر شما در جایگاه یک نامادری با شما رفتار میکند،نسبت به همه چیز بهانه گیر و ایرادگیر است، از لباس پوشیدنتان گرفته تا غذا درست کردن و نحوهی خندیدن و …، پس باید واقعا این مسئله را جدی بگیرید. این رفتارها فقط از بیگرایشی شدید او نسبت به شما نشات میگیرد.
از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند
او نه تنها قدمی برای حفظ رابطهتان برنمیدارد بلکه از تمام مسئولیتها نیز فرار میکند. او خودش تعهدی نمیپذیرد و بابت هر مشکل و مسئلهای که پیش بیاید مستقیما شما را عتاب و سرزنش میکند. چنین مردی نقش خود را در رابطه کاملا نادیده میگیرد و مدام به شما یادآوری میکند چه اشتباهاتی مرتکب شدهاید و چگونه بد عمل کردهاید. همسری که از زیر بار مسئولیتهایش شانه خالی میکند بهتر است به هر قیمتی که شده کاملا از زندگی شما خارج شود.
برای رابطه زناشویی و زندگی مشترکتان هیچ قدم مثبتی برنمیدارد
مردی که هیچ سرمایه گذاری عاطفی در رابطه زناشویی اش نمیکند کاری هم برای حفظ آن نخواهد کرد. او هرگز گفتگویی را شروع نمیکند و همیشه فقط از خودش حرف میزند و علاقهای نسبت به زندگیاش نشان نمیدهد. این مرد سالگردها یا اتفاقاتی را که برای شما مهماند به یاد ندارد و انگار به هیچ طریقی نمیتوانید دلش را نرم کنید.
به راحتی دروغ میگوید
یک مرد تحت دو شرایط دروغ خواهد گفت: برای نجات و حفظ یک رابطه و برای اجتناب از هرگونه مواجهه! اگر مردی بابت دروغی که به شما میگوید هیچ احساس ناراحتی نکند یعنی احترامی برایتان قائل نیست و مدام به شما دروغ خواهد گفت تا شما را حساس و کنجکاو نکند. او ممکن است وانمود کند دوستتان دارد اما در غیاب شما فقط به دنبال خیانت به شماست. چنین مردی فقط به این دلیل به شما دروغ میگوید که سرپوشی بر رازهایش بگذارد.
همیشه بسته و دور و مرموز است
بعضی از مردها از کمبود اعتماد بنفس رنج میبرند و به راحتی نمیتوانند خود واقعیشان را نشان دهند. آنها همیشه پشت دیواری که برای خود ساختهاند پنهان میشوند و به ندرت چیزی از خود بروز میدهند که باعث بشود شما به ضعفهایشان پی ببرید. برای یک زن واقعا خشمگین کننده و ناامید کننده است که مرد واقعی ِ پنهان شده پشت دیوار را ببیند اما اگر متوجه شدید همسرتان خودش را پشت حصاری خود ساخته مخفی میکند باید بدانید همیشه هم مشکل از عدم ارتباط نیست که این دیوار را میسازد بلکه ممکن است مرد شما از این بترسد که مبادا شما به ضعفهایش واقف شوید و دیگر او را دوست نداشته باشید. و برای همین هرگز از عمیقترین و واقعیترین احساسات و رازهای خود با شما حرفی نزند.
هیچ تعامل عاطفی با هم ندارید
عشق، محبت، توجه، فداکاری و … همهی اینها فقط از جانب شما هستند و این شما هستید که تمام اینها را نثار همسرتان میکنید. اما در یک رابطه اگر شما تنها کسی باشید که تمام وقت و انرژی و عشقتان را صرف کنید و هیچ تعاملی بین شما نباشد و همسرتان فقط مانند یک گیرنده عمل کند، اصلا درست نیست. عشق تابع یک سیستم پایاپای است پس نمیتوانید انتظار داشته باشید با این شرایط معاملهای صورت بگیرد.
با همسری که عواطفی از خود بروز نمیدهد چه کنیم؟
همانطور که گفتیم شناختن چنین آدمی کار سختی است و به همین دلیل زنان زیادی هستند که خود را گرفتار رابطهای فرساینده با کسی میبینند که انگار هرگز او را نمیشناسند. اگر همسرتان جزو این افراد است و میخواهید زندگی مشترک خود را حفظ کنید راهکارهایی برای چگونه برخورد کردن با او به شما توصیه میکنیم.
هر چه زودتر احساس و انتظار خود را بیان کنید
اگر متوجه شدید مردی که با او روبرو هستید در برابر ابراز احساساتش همیشه گارد میگیرد، هر چه زودتر به او بگویید چه احساسی نسبت به این رفتارش دارید. شما باید از همان اول کاملا شفاف بیان کنید که چه توقعی دارید و از او چه میخواهید. اگر او توانست با شما روراست باشد و به راحتی حرف بزند پس میتوانید رابطه را به جلو ببرید. اما اگر از صحبت در مورد خودش امتناع کرد پس پیش از اینکه واقعا درگیرش شوید، او را ترک کنید.
علت را پیدا کنید
اگر میدانید که همسرتان شما را دوست دارد اما انگار به دلایلی که نمیدانید چیست از شما دوری میکند پس سعی کنید این دلایل را پیدا کنید. بعضی از مردها دیواری جلوی خود میکشند تا ضعفهایشان را پنهان کنند. آنها میخواهند تصویر خوبی را که از خود در ذهن شما ساختهاند حفظ کنند تا همچنان دوستشان داشته باشید. این مردها فقط با نشان دادن جنبههای قوی خود به شما اعتمادتان را جلب میکنند. در چنین شرایطی شما باید به او نشان دهید که دوستش دارید و او را با تمام خوبیها و بدیهایش میپذیرید. او باید بداند که ضعف داشتن هیچ ایرادی ندارد و شما در هر موقعیتی از او و انتخابهایش حمایت خواهید کرد.
رک و راست سوال کنید
اگر احساس میکنید همسرتان قبلا اینگونه نبوده که احساس و عواطفش را بروز ندهد و این اتفاقی است که اخیرا میافتد پس با او حرف بزنید. از او بپرسید چه مشکلی برایش پیش آمده و دلیل تغییر رفتارش چیست. برایش بگویید نسبت به این تغییر ناگهانیاش چه حسی دارید و آمادهاید حرفهایش را بشنوید حتی اگر بسیار ناخوشایند و تلخ باشند. اگر با شما راحت حرف زد و چیزی گفت که دوست نداشتید بشنوید، عصبانی نشوید و سرزنشش نکنید. با عصبانیت واکنش نشان دادن باعث میشود او در لاک خود بیشتر فرو برود و هرگز در مورد چیزی با شما گفتگو نکند. همیشه با صبر و حوصله به او گوش بدهید، با هم بنشینید و ببینید چطور میتوانید مشکل را برطرف کنید.
شما روش خود را تغییر دهید
اگر حرف زدن با او فایدهای نداشت پس سعی کنید به او کمی فرصت بدهید. ما اغلب برای فکر کردن به مسائلمان و سبک و سنگین کردن انتخابهایمان به زمان نیاز داریم. به او زمان بدهید، حتما خودش مشکل را حل کرده و به طرف شما برخواهد گشت و از شما بابت صبوریتان ممنون خواهد بود. برای حرف زدن او را در منگنه نگذارید و در عوض تمرکز و توجه را به سمت خودتان تغییر دهید و به خودتان بپردازید. به سرگرمیهای خودتان مشغول باشید و او را موقتا رها کنید.
سعی نکنید اصلاحش کنید
بیشتر خانمها تمایل دارند و سعی میکنند مردها را تغییر دهند و امیدوارند که از آنها آدمهای بهتری بسازند. اما این را نمیدانند که نمیتوان کسی را واقعا تغییر داد. اگر چیزی در همسرتان هست که دوستش ندارید، علتش را از خودتان بپرسید. ببینید میتوانید از آن چشم پوشی کنید یا به آن عادت کنید؟ تلاش برای تغییر دادن مردها فقط باعث تحقیرش خواهد شد، نه عشق ورزیاش به شما! اگر همسرتان را دوست دارید پس یاد بگیرید کمبودهایش را هم بپذیرید و با او ادامه بدهید.
چگونه رابطه با یک آدم بیاحساس را پایان بدهید؟
اگر همسرتان علی رغم تمام تلاشهای شما همچنان پشت سد احساسات باقی ماند پس زمان آن است که رابطهتان را جدی ارزیابی کنید. اگر ادامهی رابطه با او برایتان واقعا ممکن نیست پس برایتان میگوییم چگونه تمامش کنید.
از خودتان سوال کنید
ما میدانیم که ناگهان خاتمه دادن به یک رابطه، توصیهی ایده آلی نیست. برای پذیرفتن این واقعیت تلخ و چنین اقدامی به زمان نیاز است. اغلب این اتفاق میافتد که حتی بعد از پایان دادن رابطه، زنها خود را در موضع ضعف میبینند، پس قبل از اینکه همه چیز را تمام کنید از خودتان بپرسید آیا به اندازه کافی تلاش کردهاید دلیل فاصله گرفتن طرف مقابلتان را پیدا کنید. خودتان را بررسی کنید و ببینید آیا این شما هستید که دسترسی عاطفی به شما ممکن نیست یا همسرتان؟ هر وقت توانستید رک و راست به خودتان جواب بدهید، میتوانید بفهمید قدم بعدیتان چه باید باشد.